صبح روزی که میخواستم برای آزمون کتبی استخدامی آموزش و پرورش بروم تفألی زدم به قرآن و خدا هم چنان جوابی داد که با قلبی آرام و مطمئن و پرامید و با کله بهسوی جلسه آزمون شتافتم، آرامشی که هیچوقت در آزمونهای همیشه خرابم نداشتم! این قلب آرام و مطمئن و پرامید حتی بعدا در مصاحبه هم من را همراهی کرد.
صفحهای که برایم آمد صفحه 388 بود که بخشی از داستان حضرت موسی(ع) را بیان میکرد. حضرت موسی(ع) از مصر فرار کرده و به مدین میرود. آنجا به دختران حضرت شعیب(ع) کمک میکند و بعد خسته و گرسنه گوشهای مینشیند و دعا میکند: خدایا هر خیری به من بفرستی به آن محتاجم» حضرت علی(ع) در تفسیر این آیه میفرماید که در آن وضعیت، حضرت موسی(ع) فقط به تکهای نان راضی بود. اما بعد از آن حضرت شعیب(ع) او را به خانهاش دعوت میکند، هم به او شغل میدهد و هم دخترش را به همسریاش درمیآورد و این خیلی فراتر از چیزی بود که حضرت موسی(ع) خواسته بود!
نتیجهای که از این داستان گرفتم این بود که اگر آزمون را قبول شوم به چیزی فراتر از یک شغل خواهم رسید و اگر قبول نشوم خدا چیزی فراتر از آن را به من خواهد داد.
یکی از علما میگفت نعمتهای خدا حتی اگر پاداش هم باشد باز هم ابتلاست یعنی وسیلهای برای آزمایش ماست. الان هم فکر میکنم نعمت تعلیم و تربیت انسانها در مملکت امام زمان(عج) برای من امتحانی بزرگ و سخت است اما باید یادم هم باشد که خدا هیچ کس را بیشتر از تواناییاش تکلیف نمیکند پس اگر خدا بخواهد تواناییاش را دارم که این امتحانش را با نمره خوب بگذرانم و درعینحال در آن قلب آرام و مطمئن و پرامیدم، زیرچشمی منتظر فراتر از یک تکه نان هستم!
موضوع دیگر اینکه، وقتی خودم را برای آزمون کتبی و مصاحبه آماده میکردم، متوجه شدم چقدر آموزشوپرورش برنامههای خوبی تنظیم کرده اما آنچه ما میبینیم خروجی چندان خوبی نیست و علتش هم لابد درست اجرا نشدن این برنامههاست. مجری برنامهها کیست؟ بِرَهیم جواب را که این جواب برای من تف سربالاست!
و اما برنامههایی که نظر من را جلب کرد:
- در آزمون کتبی خواسته شده بود این بود که معلم در حیطه عمومی با بعضی ارزشهای مهم دینی، ملی، فرهنگی و تاریخی و یکسری قوانین اجتماعی و حقوقی آشنا شود. میدانیم که امروز معلم و پیرو آن دانشآموزانشان، چقدر از فرهنگ و تاریخ و حتی قوانین و حقوقشان کم میدانند و چقدر هویت ملی-دینیشان نیاز به بازسازی دارد. پس واقعا یادگیری اینها و سختتر از آن، عمل به آنها برای معلم ضروریست.
- همچنین در حیطه تخصص معلمی هم روشها و فنون تدریس، روشهای ارزیابی، روانشناسی تربیتی و قوانین آموزشوپرورش خواسته شده بود.
- نوشتن طرح درس با توجه به ساحتهای ششگانه تعلیم و تربیت هم برای من چیز جدید و جالبی بود که متاسفانه با وجود اینکه سالها حقالتدریسی درس دادهام از آن چیزی نمیدانستم و قاعدتا عذاب وجدان گرفتم که در تعلیم و تربیت شاگردانم چقدر کم گذاشتم و چقدر مملکت را به فنا دادهام و چقدر آدمهایی ناقص تحویل جامعه دادهام و چقدر برای خودم عذاب دنیوی و اخروی خریدم!
البته همیشه عمل کردن به دانستهها کاری سخت و پرچالش است و بهراحتیِ مطالعه این منابع نیست و این امتحان بزرگ معلمان است. پس با قلبی آرام و مطمئن و پرامید پیش بهسوی این امتحان بزرگ!